آیه 26
ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ ﴿۲۶﴾
چرا كه آنان به كسانى كه آنچه را خدا نازل كرده خوش نمى داشتند گفتند ما در كار [مخالفت] تا حدودى از شما اطاعت خواهيم كرد و خدا از همداستانى آنان آگاه است (۲۶)
*** اشـاره (ذلك ) بـه تـسـويـل شـيـطـان و امـلاء او اسـت كـه آيـه قـبـل آن را بـيان مى داشت. و خلاصه اشاره به تسلط شيطان بر مرتدين است. و مراد از (الذيـن كـرهـوا) هـمـان كـفـارنـد كـه در جـمـله (و الذيـن كـفـروا فـتـعـسـا لهـم و اضـل اعـمـالهـم ) در اوائل سـوره نامشان برده شد و در آنجا هم مى فرمود: (ذلك بانهم كرهوا ما انزل اللّه ).
جـمـله (سـنـطيعكم فى بعض الامر) حكايت گفتارى است كه مرتدين با كفار دارند و به ايشان وعده اطاعت مى دهند. و از اينكه اطاعت خود را مقيد مى كنند به بعضى از امور، پيداست كه مردمى بوده اند كه نمى توانسته اند صريح حرف بزنند، چون خود را در تظاهر به اطـاعـت مـطـلق از كـفـار در خـطـر مـى ديـدنـد، لذا بـه طـور سـرى بـه كـفـار قول مى دهند كه در پاره اى از امور يعنى تا آن حدى كه خطر نداشته باشد، از آنها اطاعت مى كنند، آنگاه اين سر خود را مكتوم داشته، در انتظار فرصت بيشترى مى نشينند.
مقصود از كسانى كه مرتدين به آنها وعده اطاعت مى دادند و از ايـن زمـينه گفتار استفاده مى شود كه مرتدين مذكور قومى از منافقين بوده اند كه با كـفـار سـر و سـرى داشـتـه انـد، و قـرآن آن اسـرار را در ايـنـجـا حـكـايـت كرده. مؤيد اين احتمال جمله (و اللّه يعلم اسرارهم ) است.
و اما اينكه اينان چه كسانى بوده اند كه مرتدين به آنان وعده اطاعت مى دادند، مفسرين در آن اختلاف كرده اند: بعضى گفته اند: يهوديان بودند كه به منافقين از مسلمانان وعده مى دادند و مى گفتند اگر كفر خود را علنى كنيد ما ياريتان مى كنيم. بعضى ديگر گفته اند: منافقين و يهوديان بوده اند كه به مشركين وعده مى دادند.
اشـكـالى كـه مـتوجه اين دو قول است اين است كه گفتار در آيه راجع به مرتدين است كه بعد از ايمان به كفر برگشتند و يهوديان اصلا ايمان نياوردند تا مرتد شوند.
بـعـضى ديگر گفته اند: منافقين بوده اند كه به يهوديان وعده نصرت مى دادند، همچنان كـه خـداى تـعـالى در جـاى ديگر فرموده : (الم تر الى الذين نافقوا يقولون لاخوانهم الذين كفروا من اهل الكتاب لئن اخرجتم لنخرجن معكم و لا نطيع فيكم احدا ابدا و ان قوتلتم لننصرنكم ).
ولى آيـه مـورد بـحـث قابل انطباق با اين آيه نيست، ليكن مى شود آن را با يهود كه به مـشـركـيـن وعـده نـصـرت مى دادند، تطبيق كرد، آنهم به زحمت و با اين توجيه كه در حقيقت يـهـوديـان هـم كه علم به صدق رسالت رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) داشتند مـرتـد از ديـن خود بودند، ولى از ناحيه لفظ آيه دليلى بر اين تطبيق نيست، لذا بايد بگوييم شايد قومى از منافقين بوده اند، نه يهود.
آیه 27
فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ ﴿۲۷﴾
پس چگونه [تاب مى آورند] وقتى كه فرشتگان [عذاب] جانشان را مى ستانند و بر چهره و پشت آنان تازيانه مى نوازند (۲۷)
*** ايـن آيه تفريع و نتيجه گيرى از مطالب قبل است و معنايش چنين است : اين است وضع آنان امـروز كـه بـعـد از روشـن شـدن هـدايـت بـاز هـر چـه مـى خـواهـنـد مـى كـنـنـد، حـال بـبين در هنگامى كه ملائكه جانشان را مى گيرند و به صورت و پشتشان مى كوبند چه حالى دارند.
آیه 28
ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ﴿۲۸﴾
زيرا آنان از آنچه خدا را به خشم آورده پيروى كرده اند و خرسنديش را خوش نداشتند پس اعمالشان را باطل گردانيد (۲۸)
*** ظـاهـرا مراد از (ما اسخط اللّه )، هواهاى نفس و تسويلات شيطان است كه گناهان كشنده را در پـى دارد، هـمـچـنـان كه فرموده : (و اتبعوا اهواءهم ) و نيز فرموده : (الشيطان سول لهم و املى لهم ).
كلمه (سخط) و (رضا) نام دو صفت از صفات فعلى خدا است. و مراد از اولى، عقاب و از دومى، ثواب او است.
و اشـاره (ذلك ) بـه مـطـالب در آيـه قبل است كه از عذاب ملائكه در هنگام گرفتن جان آنان سخن مى گفت. مى فرمايد: سبب عقاب آنان اين است كه اعمالشان به خاطر پيروى از آنـچـه كـه مـايـه خـشم خدا است، و به خاطر كراهتشان از خشنودى خدا، حبط مى شود و چون ديگر عمل صالحى برايشان نمانده قهرا با عذاب خدا بدبخت و شقى مى شوند.
quran.anhar.ir
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات