آیه 32
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ ﴿۳۲﴾
كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و پس از آنكه راه هدايت بر آنان آشكار شد با پيامبر [خدا] در افتادند هرگز به خدا گزندى نمى رسانند و به زودى [خدا] كرده هايشان را تباه خواهد كرد (۳۲)
*** مـراد از (الذيـن كـفروا) در اينجا رؤ ساى كفر و ضلالت در مكه است. البته ساير رؤ سـاى كـفـر نـيـز بـه آنـهـا مـلحقند و آيه شريفه شامل همه كسانى است كه مانع راه خدا مى شـونـد و بـا رسـول او دشمنى مى ورزند؛ چيزى كه هست كفار مكه فعلا مورد بحثند، چون آنها با رسول خدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) به شديدترين وجهى آن هم بعد از آنكه حق و هدايت برايشان روشن گرديد دشمنى ورزيدند.
مـى فـرمـايـد: ايـن كـفـار هيچ ضررى به خدا نمى زنند، چون كيد ايشان و نقشه هايى كه عليه خدا مى كشند ضررش به خودشان برمى گردد، (و سيحبط اعمالهم ) و به زودى اعمالشان را بى نتيجه مى كند و نيرويى كه براى هدم اساس دين مصرف مى كنند و آنچه براى خاموش كردن نور خدا به كار مى بندند هدر مى رود.
بعضى از مفسرين گفته اند: مراد اين است كه اعمال نيكشان حبط گشته، در آخرت اجر نمى بـرنـد. ولى مـعـنـاى اول بـا سـيـاق آيـه سـازگـارتـر اسـت، چـون بـنـابـر مـعـنـاى اول آيـه شـريـفـه در صـدد تـحـريـك و تـشـويـق مؤمنـيـن بـه قـتـال بـا مـشـركـين نيز هست. و نيز آنان را دلخوش مى كند به اينكه سرانجام، پيروزى نصيبشان مى شود، همچنان كه آيات بعد اين نكته را خاطرنشان مى سازند.
آیه 33
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ﴿۳۳﴾
اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را اطاعت كنيد و از پيامبر [او نيز] اطاعت نماييد و كرده هاى خود را تباه مكنيد (۳۳)
*** ايـن آيه اگر چه در مدلول خود مستقل، و از نظر معنا مطلق است، و حتى فقهاء با اين قسمت از آيـه كـه مـى فـرمـايـد (و لا تـبـطـلوا اعـمـالكـم ) اسـتـدلال كـرده انـد كـه بـعـد از شـروع بـه نـمـاز جـايـز نـيـسـت آن را بـاطـل كـرد، و ليـكـن اگـر آن را بـا در نـظـر گـرفـتـن سـيـاقـى كـه بـا آيـات قـبـل دارد، مـورد دقـت قـرار دهـيـم، آيـاتـى كـه مـتـعـرض مسأله قـتـال بود، و همچنين آيات بعد كه آنها نيز در يك سياق قرار دارند، و مخصوصا با ظاهر تـعـليـلى كـه در آيـه (ان الذين كفروا…) است، و با ظاهر تفريعى كه در جمله (فلا تهنوا و تدعوا الى السلم…) به كار رفته ؛ و خلاصه آيه مورد بحث را با سياقش در نظر بگيريم، آن وقت مى فهميم منظورش از اطاعت خدا اطاعت او در احكامى است كه در قرآن نـازل كـرده ؛ و مـنظورش از اطاعت رسول، اطاعت او است در همه آن دستوراتى كه از ناحيه خدا نازل كرده، و آن دستوراتى كه خودش از باب اينكه ولى مسلمين و زمامدار جامعه دينى ايـشـان اسـت صـادر فـرموده. و در آخر ايشان را هشدار مى دهد از اينكه از اطاعت اين دو جور دستور سرباز زنند، كه اگر چنين كنند اعمالشان حبط مى شود، همچنان كه عاقبت مخالفت بـعـضـى از نـامـبـردگـان در آيـات قـبـل اين شد كه بعد از روشن شدن هدايت كارشان به ارتداد كشيده شد.
پـس مـراد از اطـاعـت خـدا بـه حـسـب مـورد اطـاعـت او در احـكـام مـربـوط بـه قتال است، و مراد از (اطاعت رسول ) اطاعت او است در هر دستورى كه آن جناب ماءمور به آن و بـه ابـلاغ آن شـده، و نـيـز هـر دسـتـوريـسـت كـه آن جـنـاب بـه عـنـوان مـقـدمـه قـتـال و بـه ولايـتـى كـه در آن داشـتـه داده، و مـراد از (ابطال اعمال ) تخلف از حكم قتال است، آن طور كه منافقان و مرتدين تخلف كردند.
آیه 34
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ﴿۳۴﴾
آنان كه كفر ورزيدند و مانع راه خدا شدند سپس در حال كفر مردند هرگز خدا از آنان درنخواهد گذشت (۳۴)
*** از ظـاهـر سـيـاق بـرمـى آيـد كـه ايـن آيـه تـعـليـل آيـه قـبـل بـاشـد، در نـتـيـجـه چـنـيـن مـى فـهـمـانـد كـه : اگـر شـمـا خـدا و رسـول را اطـاعـت نـكـنـيـد، و اعمال خود را با پيروى از روشى كه خدا را به خشم مى آورد بـاطـل كـنـيـد، و از رضـوان خـدا كـراهت داشته باشيد، نتيجه اش اين مى شود كه به كفار خواهيد پيوست، كفارى كه سد راه خدايند، و بعد از مردن اين چنينى تا ابد مغفرت ندارند. و مراد از (صدعن سبيل اللّه ) اعراض از ايمان، و يا جلوگيرى مردم است از اينكه ايمان آورند.
quran.anhar.ir
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات