آیه 19
فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ ﴿۱۹﴾
پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست و براى گناه خويش آمرزش جوى و براى مردان و زنان با ايمان [طلب مغفرت كن] و خداست كه فرجام و مآل [هر يك از] شما را مى داند (۱۹)
***بـعـضـى از مـفـسـريـن گفته اند: اين آيه نتيجه اى است كه از همه آيات قبلى گرفته مى شـود، يـعـنـى از سـعـادت مؤمنـيـن و شـقـاوت كـفـار. گـويـا فـرمـوده : حال كه معلوم شد سعادت آن طائفه و شقاوت اين دسته چه دليلى دارد، پس نسبت به علمى كه به وحدانيت خداى سبحان دارى ثابت قدم باش. در نتيجه معناى (فاعلم )، (ثابت در علم باش ) است.
مـمـكن هم هست آيه شريفه تفريع بر دو آيه قبل باشد، يعنى آيه (و منهم من يستمع اليك… و اتـاهـم تـقـواهـم ) كه مى فرمايد خداى تعالى مهر مى زند بر دلهاى مشركين و به حـال خـود رهـايـشـان مـى كـند تا هر گناهى خواستند بكنند، و نسبت به كسانى كه به راه تـوحـيـد و ايـمـان بـه او هـدايـت يـافـتـه انـد، عـكـس ايـن عـمـل را رفـتـار مـى كـنـد، پـس گـويـا گـفـتـه شـده : حال كه جريان بدين قرار است، پس توبه علمى كه به وحدانيت اله دارى تمسك بجوى و از گـناهت و گناه زنان و مردان مؤمن امتت طلب مغفرت كن، تا از آنهايى نباشى كه خدا بر دلهايشان مهر زده و آنها را به سبب اين كه رهايشان كرده از نعمت تقوى محرومشان ساخته. مؤيد اين وجه ذيل آيه است كه مى فرمايد: (و الله يعلم متقلبكم و مثويكم ).
پـس مـعـنـاى جمله (فاعلم انه لا اله الا اللّه ) به طورى كه سياق هم تاءييدش مى كند، اين است كه : تو به علمى كه نسبت به (لا اله الا اللّه ) دارى تمسك بجوى و آن را رها نـكـن و بـراى گـنـاهـت طـلب مـغـفـرت كـن. در سـابـق در مـعـنـاى نـسـبـت گـنـاه بـه رسـول خـدا (صلّى اللّه عليه و آله وسلّم ) توضيحى گذشت، و نيز به زودى در تفسير اول سوره فتح توضيحى در اين زمينه خواهد آمد.
(و للمؤمنـيـن و المـومـنـات ) - ايـن جـمـله دسـتـور مـى دهـد بـه رسول خدا كه براى مؤمنين و مؤمنات از امتش طلب مغفرت كند. و حاشا بر خداى تعالى كه دسـتـور اسـتـغـفـار بـدهد و آن استغفار را با مغفرت مواجه نسازد، دستور دعا بدهد و اجابت نكند.
آیه 20
وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ ﴿۲۰﴾
و كسانى كه ايمان آورده اند مى گويند چرا سوره اى [در باره جهاد] نازل نمى شود اما چون سوره اى صريح نازل شد و در آن نام كارزار آمد آنان كه در دلهايشان مرضى هست مانند كسى كه به حال بيهوشى مرگ افتاده به تو مى نگرند (۲۰)
*** كـلمـه (لولا) بـه مـعـنـاى كـلمـه (هـلا چـرا) اسـت، مـى پـرسـنـد: چـرا سـوره اى نـازل نـشـد و بـه ايـن وسـيـله اظـهـار رغـبـت مـى كـنـنـد بـه ايـنـكـه سـوره اى جـديـد نـازل شـود و تكاليفى جديد بياورد، تا امتثالش كنند. و مراد از (سوره محكمه ) سوره اى اسـت كـه بـيـانـش روشـن و بـدون تـشـابـه بـاشـد. و مـراد از ايـنـكه فرمود: (در آن قتال ذكر شود)، اين است كه در آن به قتال امر شود.
و مراد از (الذين فى قلوبهم مرض ) مؤمنينى است كه ايمانشان ضعيف است، نه منافقين، چـون آيه صريح است در اينكه اظهار كنندگان مذكور كه آن حرفها را زدند مؤمنين بوده انـد، نـه مـنـافـقـيـن و نـه اعـم از مؤمنين و منافقين، چون عبارت (الذين امنوا) منافقين را شامل نمى شود، مگر با نوعى مسامحه كه آن هم لايق به كلام خداى تعالى نيست. پس آيه مـورد بـحـث نـظـيـر آيه (الم تر الى الذين قيل لهم كفوا ايديكم و اقيموا الصلوه و اتوا الزكـوه فـلما كتب عليهم القتال اذا فريق منهم يخشون الناس كخشيه اللّه او اشد خشيه ) اسـت كه در باره طائفه اى از مؤمنين مى فرمايد وقتى جهاد بر آنان واجب شد، مانند ساير مردم يا بيشتر بترس افتادند.
و معناى جمله (المغشى عليه من الموت ) محتضرى است كه در سكرات مرگ قرار گرفته. و كـلمه (غشيه ) و (غشاوه ) به معناى پوشاندن و پيچيدن چيزى در لفافه است، و چـون با صيغه مجهول گفته مى شود (غشى على فلان )، معنايش اين است كه فلانى در اثـر عـارضـه اى فـهمش از كار افتاد. و (نظر المغشى عليه من الموت ) نگاهى است كه محتضر به تو مى افكند بدون اينكه پلك را بهم زند.
در جمله (فاولى لهم ) احتمال دارد خبرى باشد از مبتدائى محذوف كه تقدير آن (اولى لهـم ذلك ) اسـت، يـعـنـى سـزاوارشـان ايـن اسـت كه اينطور نظر كنند، يعنى به حالت احتضار درآمده بميرند. و از اصمعى نقل شده كه گفته : (اولى لك ) كلمه تهديد است، و معنايش به فارسى (شر، يقه ات را گرفت ) مى باشد و اين آيه نظير آيه شريفه (اولى لك فاولى ثم اولى لك فاولى ) است.
quran.anhar.ir
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات