سوره مبارکه محمد(صلی الله علیه و آله سلم)
آیه چهارم
فـاذا لقـيـتم الذين كفروا فضرب الرقاب حتى اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق فاما منا بعد و اما فداء حتى تضع الحرب اوزارها ذلك و لو يشاء اللّه لانتصر منهم و لكن ليـبـلوا بـعـضـكـم بـبـعـض و الذيـن قـتـلوا فـى سـبـيـل اللّه فـلن يضل اعمالهم (4)
ترجمه :
پس چون با كسانى كه كفر ورزيده اند برخورد كنيد گردنها[يشان] را بزنيد تا چون آنان را [در كشتار] از پاى درآورديد پس [اسيران را] استوار در بند كشيد سپس يا [بر آنان] منت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [و عوض از ايشان بگيريد] تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است [دستور خدا] و اگر خدا مى خواست از ايشان انتقام مى كشيد ولى [فرمان پيكار داد] تا برخى از شما را به وسيله برخى [ديگر] بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شده اند هرگز كارهايشان را ضايع نمى كند (۴)
تفسیر:
اين آيه نتيجه گيرى از سه آيه قبل است كه مؤمن و كافر را وصف مى كند، گويا فرموده : وقـتـى مؤمنـيـن اهـل حـق بـاشـنـد، و خـدا آن انـعـامـهـا را بـه ايـشـان بـكـنـد، و كـفـار، اهـل باطل باشند، و خدا اعمالشان را خنثى و گمراه كند، پس مؤمنين بايد در هنگام برخورد بـا صـف كـفار با ايشان قتال كنند و اسير بگيرند تا حق كه هدف مؤمنين است زنده شود و زمين از لوث باطلى كه مسير كفار است پاك گردد.
امـر بـه كـشـتـن بـسـيـار كـفـار در رويارويى و جنگ با آنها، و سپس اسير گرفتن آنان
و در مـفـردات گـفـتـه : (وثـقـت بـه، اثـق، ثـقـه ) بـه مـعـنـاى ايـن اسـت كـه مـن دل بـه او دادم، و بـه او اعـتـمـاد و اطـمينان دارم. (اوثقته ) به معناى اين است كه او را بستم (وثاق ) به فتحه واو، همچنين (وثاق ) به كسره واو، دو اسمند براى وسيله هايى كه با آنها چيزى را مى بندند.
و كـلمـه (حـتـى ) غـايت گردن زدن را معين مى كند. و معناى جمله چنين است : با كفار آنقدر قـتـال بـكـنـيـد تـا قـتـل در آنـان زيـاد شـود، آن وقـت مـشـغـول بـه اسير گرفتن و بستن دست و پاى اسراء شويد. پس مراد از (شد وثاق ) اسـيـر گـرفـتـن و مـحكم بستن آنان است، در نتيجه آيه شريفه در اينكه اسير گرفتن را بـعـد از اثـخان قرار داده، در معناى آيه (ما كان لنبى ان يكون له اسرى حتى يثخن فى الارض ) اسـت كـه مى فرمايد هيچ پيغمبرى حق ندارد اسير بگيرد، مگر وقتى كه در زمين غالب شود.
(فـامـا منا بعد و اما فداء) - يعنى بعد از آنكه اسيرشان كرديد يا بر آنان منت نهاده آزادشـان مـى كـنـيـد يـا فـديـه مـى گـيـريـد؛ يـعـنـى بـا گـرفـتـن مال و يا آزادى اسيرانى كه در دست آنان داريد، ايشان را آزاد مى كنيد.
(حـتـى تـضع الحرب اوزارها) - (اوزار حرب ) به معناى سنگينى هاى جنگى يعنى اسـلحه اى است كه جنگجويان با خود حمل مى كنند، و مراد از وضع آن، بطور كنايه تمام شدن جنگ است.
اشكالاتى كه متوجه گفتار بعضى از مفسرين است
پس، از آنچه در معناى آيه گذشت خواننده عزيز به اشكالى كه متوجه گفتار بعضى از مـفـسـريـن هـسـت متوجه مى شود، و آن گفتار اين است كه : آيه مورد بحث ناسخ آيه شريفه (ما كان لنبى ان يكون له اسرى حتى يثخن فى الارض ) است چون سوره مورد بحث بعد از سوره انفال نازل شده پس ناسخ آن است.
و اشـكـال ايـن اسـت كـه : بـيـن دو آيـه مـنـافـاتـى نـيـسـت، بـراى ايـنـكـه آيـه سـوره انـفال از اسير گرفتن قبل از اثخان نهى مى كند، و آيه مورد بحث به اسير گرفتن بعد از اثخان امر مى نمايد.
(و لو يـشـاء اللّه لانتصر منهم ) - ضمير جمع به كفار برمى گردد، يعنى اگر خدا بخواهد از كفار انتقام مى گيرد، هلاكشان مى كند، شكنجه شان مى دهد، بدون اينكه دستور به قتال با ايشان را بدهد.
(و لكن ليبلوا بعضكم ببعض ) - اين جمله استدراك و استثناء مانندى است از مشيت انتقام، مـى فـرمايد اگر خدا بخواهد از ايشان انتقام مى گيرد، الا اينكه هنوز نخواسته بگيرد، بـلكـه دستورتان داده كه كارزار كنيد تا شما را به وسيله يكديگر امتحان كند، مؤمنين را به وسيله كفار بيازمايد و به جنگ با آنان وادار سازد، تا معلوم شود چه كسى اطاعت كرده و رنج جنگ را به خاطر امر خدا تحمل مى كند، و چه كسى عصيان مى ورزد. و كفار را هم به وسـيله مؤمنين امتحان كند تا معلوم شود اهل شقاوت كيست، و موفق به توبه و بازگشت از باطل بسوى حق كيست ؟
بـا ايـن بـيـان روشـن شـد كـه جـمـله (ليـبـلوا بـعـضـكـم بـبـعـض ) تـعـليـل حـكـم در آيـه است. و خطاب در (بعضكم ) به مجموع مؤمنين و كفار است، ولى روى سخن با مؤمنين است.
(و الذيـن قـتلوا فى سبيل اللّه فلن يضل اعمالهم ) - اين گفتار در سياق شرط و حكم در آن عـمـومـى اسـت، مـى فـرمـايـد: كـسـانـى كـه در راه خـدا و در جـهـاد و قـتـال با دشمنان دين كشته مى شوند، اعمال صالحشان كه در راه خدا انجام داده اند هرگز باطل نمى شود.
بـعـضـى گـفـتـه انـد: مـراد از جـمـله (و الذيـن قـتـلوا فـى سـبـيـل اللّه )، شـهـيـدان در جـنـگ احـد اسـت. ليـكـن ايـن سـخـن تـخـصـيـصـى اسـت بـدون دليل و سياق آيه همانطور كه گفتيم عمومى است.
معناى اينكه خداوند كسانى را كه در راه او كـشـتـه شـدنـد هـدايـت و اصـلاح بال مى نمايد.
منبع: پایگاه جامع قرآن کریم . تفسیر المیزان
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات